هر دستگاهي اصطلاحا” لِمي دارد و كار كردن با آن بستگي به عوامل و شرايط خاص دستگاه دارد.و اين لِم را كسي كه با دستگاه كار مي كند مي تواند درك كند.

به عنوان مثل فرض كنيد دو نفر ، خودرو پژو با يك مدل داشته باشند؛ هر كدام از آنها با خودرو خويش كاملا” آشنا و با معايب و زمان تعويض لاستيك ، روغن ، آب و غيره آشنا است؛ هم چنين در هنگام رانندگي نيز برخي نكات وجود دارد كه فرد استفاده كنند، بر اثر تجربه و رانندگي مستمر با خودرو مي داند.حال اين دو نفر خودرو يكديگر را براي زماني محدود با هم تعويض كنند.هر كدام از آنها تا ساعتها رانندگي با خودرو نامانوس است و ممكن است چند بار خاموش كند يا اينكه انحراف داشته باشد و لذا مدتها با احتياط و وسواس رانندگي مي كند تا اينكه بعد از كسب تجربه كافي با تسلط به رانندگي مي توانند ادامه دهند.

لِم كار با دستگاه ، زمان و نرخ خرابي هاي خودرو ،‌ نت پيشگيرانه و سوابق خرابي و تعميرات و غيره همه در رانندگي مستمر و ايمن تاثير بسزائي دارند ؛‌ امّا كسي كه آنها را به خوبي مي داند و مي تواند بيشترين بهره و بازدهي را از دستگاه ببرد ، راننده يا اپراتور تجهيز مي باشد.

امّا اين لِم كار كردن از دستگاه از كجا ناشي مي شود ؛ هنگامي كه دو تجهيز مشابه با مكانيزم ها و قطعات مشابه ساخته مي شود و حتي سازنده آنها نيز يك شركت مي باشد چگونه است كه تفاوتهاي كاري و راه اندازي در تجهيز مشابه ميشود؟

اين موضوع بر مي گردد به مقادير و بازه هاي مهندسي در طراحي يك تجهيز كه از يك تلرانس قابل پذيريش تبعيت مي كنند حال اين قطعات كه در تجهيز گرد هم قرار مي گيرند باعث مي شوند كه هر كدام بعنوان يك عامل از مجموع عوامل كار كردن يك تجهيز قرار گيرند؛ حال در هنگام كار كردن و عمليات تجهيز / دستگاه هر كدام از اين قطعات و عوامل با يكديگر اثر متقابل داشته و بريكديگر تاثير مستقيم و غير مستقيم مي گذارند اين تاثير ها بابي است براي ايجاد انحراف هاي كوچك ولي موجود در هر تجهيز با تجهيز مشابه ديگرش.

بنابر اين وجود تلرانسهاي طراحي در قطعات يك تجهيز ، و اثرات متقابل اين قطعات در هنگام كار كردن دستگاه با يكديگر باعث مي شود كه لِم و يا نكات خاص و كليدي در استفاده از دستگاه پيش آيد.

اگر به مثال بالا توجه كنيم مي بينيم مسئله انحراف رانندگي در خودروهاي توليد داخلي بسيار بيشتر در خودروهاي خارجي مي باشد زيرا كه انحراف از يكنواختي توليد قطعات داخلي بسيار بيشتر از قطعات (خودرو) خارجي مي باشد و لذا انحراف كلي خودرو در نحوه استفاده تفاوت و اختلاف هاي چشم گيري دارد و مسائل لِم يا قِلق دستگاه قابل طرح مي باشد.

نتيجه اينكه اپراتورهاي تجهيزات كارخانه را به راحتي استخدام و اخراج نكنيد ، به اپراتورها به عنوان متوليان اصلي كار با تجهيزات نگاه كنيد ، آموزشهاي متمركز و هدف مند براي اپراتور متناسب با تجهيزش بر گزار كنيد ،‌ انگيزه و عِرق كاري اپراتور ها را هميشه فعال و زنده نگه داريد ، سيستم يادگيري و ياددهي را درسطح كارخانه بين اپراتورها بوجود آوريد ، به اپراتورها به عنوان با ارزش ترين جزء فرآيند توليد نظر كنيد ، به اپراتورها به عنوان انسان هاي با هوش و مستعد خلاقيت و بهبود مداوم بنگريد و....